ترجمه مقاله

مکاء

لغت‌نامه دهخدا

مکاء. [ م ُ ] (ع مص ) شخولیدن یعنی بانگی که از میان دو لب آیدچون آواز سرنای . مَکْوْ. (ترجمان القرآن ): مکامکواًو مکاء؛ شخولید به دهن و بانگ کرد و انگشتان را به هم در کرده دمید تا آوازی برآید، منه قوله تعالی : و ماکان صلاتهم عند البیت الا مکاء و تصدیة . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). بانگ کردن . صفیر برآوردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || تیز دادن و گویند این وقتی باشد که برهنه و وابود یا خاص است مر ستور را. (از منتهی الارب ): مکت الاست ؛ تیز داد و این را در وقتی گویند که مکشوف و مفتوح باشد و یا مخصوص است به ستور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله