ترجمه مقاله

مکابیان

لغت‌نامه دهخدا

مکابیان . [ م َ ] (اِخ ) نام خاندانی از قوم یهود که اسم حقیقی آنها حسمونیان بود از حسمون که پدر جد «متاتیاس » و از پسران «یهویاریب » است و یهودبن متاتیاس به مکابیوس ملقب شد و از آن پس این نام بر همه ٔ آن خاندان اطلاق گردید و بالاخره همه ٔ طایفه را که در تحت ظلم سلوکیان پیدا شدند مکابیان گفتند. بعضی را گمان چنان کند که معنی این اسم محل زدن می باشد و دیگران معنی آن راخاموش کننده و سایرین خراب دانسته اند. هنگامی که مأمورانی از جانب «آنتیوخوس اپیفانیس » پادشاه سلوکی به «مودن » آمدند و قوم را به تقدیم قربانیهای بت ترغیب نمودند «متاتیاس » که کاهن فرقه ٔ «یهویاریب » بود قیام نمود و مأموران را مقتول ساخت و با پسرش در سال 168 قبل از مسیح به کوهستان گریخت و در آن جا جمعی از اهل خانواده و هموطنانش به وی پیوستند و سر به عصیان برداشتند. متاتیاس در سال 166 ق . م . درگذشت و یهودا به جانشینی او برگزیده شد. یهودا پس ازآنکه در «عمواس » بر دشمنان خود پیروز شد اورشلیم را فتح کرد و هیکل را پاک ساخت و در سال 161 ق . م . بر سلوکیه چیره شد و بدینسان یهود استقلال خود را بازیافتند. اما یهودا در جنگ کشته شد. پس از وی «یوناتان » برادرش جنگ را تجدید کرد و در سال 135 ق . م . درگذشت . «یوحناهرکانس » پسر «شمعون » مبادی سیاسی خاندان مکابیه را تغییرداد و با «صدوقیان » همدست گشت . آخرین فرمانروا از این خاندان «ارستبولس » پسر «هرکانس انتیگونیس » است که در سال 40 - 37 ق . م . به جای پدر نشست و پس از وی ملک و سلطنت از حسمونیان به هیرودیس منتقل شد. اسفار مکابیان پنج است که شامل تاریخ استقلال یهود و تأسیس سلسله ٔ مکابیان است . اسفار مزبور را «اپوکریفا» یا اسفار مجعول گویند و مجمع «ترنت » رومانی دو سفر اول را در ضمن کتب قانونی مقدسه قبول کرده اند اما سفر پنجم جز در ترجمه ٔ قدیم عربی یافته نمی شود. (از قاموس کتاب مقدس ). با آنکه یهودیان سوریه در زیر فرمان سلاطین سلوکی این سرزمین بودند تا زمان سلطنت آنتیوخوس اپیفانس (164 - 175 ق . م .) به قوانین و شریعت خود عمل می کردند و دولت در کارهای ایشان دخالتی نداشت ولی این پادشاه کوشید که آنان را به رنگ یونانی درآورد و عبادت خدایان یونانی را در اورشلیم مستقر سازد. این کار سبب طغیان گروهی از یهودیان به نام مکابیان شد وآنتیوخوس نتوانست آتش این طغیان را فرونشاند. (از انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی ترجمه ٔ احمد آرام ).و رجوع به همین مأخذ و قاموس کتاب مقدس و تاریخ ادیان تألیف علی اصغر حکمت صص 142 - 148 و لاروس شود.
ترجمه مقاله