ترجمه مقاله

مکاتبات

لغت‌نامه دهخدا

مکاتبات . [ م ُ ت َ / ت ِ ] (ع اِ) مراسله ها و نوشتجات . (ناظم الاطباء). ج ِ مکاتبه . نامه نگاریها : پس از آن میان هر دو ملاحظات و مکاتبات پیوسته گشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 143). در این معنی مکاتبات و آمدو شد بوده است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 179). تا ملک الروم زنده بود میان اپرویز و از آن او پیوسته مکاتبات رفتی . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 102). چون مکاتبات شریفه که هر یک بصر را قرت و بصیرت را قوت ... است به کهتر می رسد از سعادت وصول آن لطیفه ٔ فتوح ... خرم دل وسرافراز می گردد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 134). میان این ضعیف و میان او مشاعرات است تازی و پارسی ومکاتبات . (جوامع الحکایات ). طایر مکاتبات را پر بسته و کلبه ٔ مراودات را در بسته . (قائمقام فراهانی ).
- امثال :
المکاتبات نصف الملاقات ؛ نامه نیمی از دیدار باشد. (امثال و حکم ج 1 ص 273).
المکاتبات احداللقائین ؛ نامه دوم دیدار باشد. (امثال و حکم ج اول ص 273).
|| نام قسمی خط، اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل . (الفهرست ابن الندیم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). قلمی (شعبه ای ) از قلم ریاسی یا مدور کبیر که در مکاتبات بکار برده می شد. و رجوع به ترجمه ٔ الفهرست ص 14 شود.
ترجمه مقاله