ترجمه مقاله

مکاد

لغت‌نامه دهخدا

مکاد. [ م َ ](ع مص ) نزدیک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). نزدیک آمدن کاری که شود. کَود. مَکادة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کود. مکادة. (اقرب الموارد). و رجوع به کود شود.
ترجمه مقاله