ترجمه مقاله

مکارم

لغت‌نامه دهخدا

مکارم . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مکرمة. (دهار). ج ِ مَکرُم و مَکرُمة. (منتهی الارب ). ج ِ مکرمة. (ناظم الاطباء). نوازشها و بزرگواریها واین جمع مکرمت است . (غیاث ) (آنندراج ). نوازشها و مکرمتها و بزرگیها. (ناظم الاطباء). نیکیها. خوبیها. بزرگواریها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
کز فروغ مکارمش هزمان
مورچه بشمرد ز دور ضریر.

خسروی .


مکارمها بحکم تو گرفته ست استقامتها
که باشد استقامتهای کشتیها به لنگرها.

منوچهری .


بزرگواری کز سیرت و مکارم او
همه مکاره بیرون شد از سرشت بشر.

عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 199).


میان خلق سرافراز و تازه کرد مرا
مکارم تو چوسرو و چو سوسن آزاد.

مسعودسعد (دیوان ص 112).


مزیت و رجحان این پادشاه دیندار در مکارم خاندان مبارک ... بر پادشاهان عصر... از آن ظاهرتر است که ... (کلیله و دمنه ). تمامی ابواب مکارم و انواع عواطف را بی شک نهایتی است . (کلیله و دمنه ). ذکر مکارم تو مستحث و متقاضی صداقت و زیارت گشت . (کلیله و دمنه چ مینوی ص 179). اقتدا و تقیل این پادشاه بنده پرور... در جهانداری به مکارم خاندان مبارک بوده است . (کلیله و دمنه ).
چه چشمهاست که آن نیست از مکارم تو
زهی کریم بواجب که چشم بد ز تو دور.

انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص 232).


کلک او قصر مکارم می طرازد هرزمان
نام اوچتر معالی می فرازد هرزمان .

خاقانی .


حافظ دین بوالحسن بحر مکارم علی
کابخور جان ماست چشمه ٔ احسان او.

خاقانی .


آن قبه ٔ مکارم و آن قبله ٔ معالی
آن فرضه ٔ معلی آن روضه ٔ منور.

خاقانی .


درخت انجیر چون همت اهل مکارم که عطا بیش ازوعده رسانده میوه بیش ازبرگ بیرون آورده . (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 7). به شرف دستبوس اعلی که سرچشمه ٔ نیل مکارم است ... (منشآت خاقانی ، ایضاً ص 75). روضه ٔ مکارم پژمرده و دوحه ٔ معارف افسرده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 443). جز در پناه این جناب مجد و مکارم نپروریدم . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 8). بر آوازه ٔ محاسن و مکارم پادشاه به خدمت آستانه ٔ او شتافت . (مرزبان نامه ، ایضاً ص 48). از قضیت مکارم و سجیت اکارم دور افتد. (مرزبان نامه ، ایضاً ص 116). آواز نوبت جهانداری و آوازه ٔ مکارم و معالی تو شنیدم . (مرزبان نامه ، ایضاً ص 218). صیت مآثر و مکارم او به گوش اکابر و اصاغر می رسانند. (مرزبان نامه ، ایضاً ص 300). فضله ٔ مکارم ایشان به ارامل و پیران و اقارب و جیران رسیده . (گلستان ).
تا بود نام از مکارم زنده اهل جود را
در جهان از جود اونام مکارم زنده باد.

ابن یمین .


در مکارم هر بنا کان همت رادش نهد
چار رکن آن مشید زین چهار ارکان شود.

ابن یمین .


- مکارم آموز ؛ آنکه مکرمت ها بیاموزد. آموزنده ٔ بزرگواریها : ابدالدهر مکانت اندوز کیان و مکارم آموز برمکیان باد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 203).
- مکارم اخلاق ؛ فضایل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). خویهای پسندیده . اخلاق ستوده :
آرغده بر ثنای تو جان من است از آنک
پرورده ٔ مکارم اخلاق تو منم .

منوچهری .


شرایع و احکام دین و مکارم اخلاق را بیان کرد. (کشف الاسرار، ج 3 ص 764).
داند که از مکارم اخلاق در صفا
چون طوبی از بهشتم و چون جان ز کشورم .

انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص 328).


به مکارم اخلاق متحلی شده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 397). شمس المعالی قابوس ...به شرف نفس و مکارم اخلاق و وفور عقل ... مستثنی بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ، ایضاً ص 274). به برکات آن مکارم اخلاق صیت جهان نوردش به نیکنامی واحدوثه ٔ جمیل در اقالیم جهان سایرتر است . (المعجم چ دانشگاه ص 17).
اگر مرا هنری نیست یا خطایی هست
تو از مکارم اخلاق خویش یاد آری .

سعدی .


ممدوح اکابر آفاق است و مجموع مکارم اخلاق . (گلستان ). از جمله ٔ مکارم اخلاق یکی بذل است یعنی اعطای چیز. (مصباح الهدایه چ همایی ص 346). و از جمله ٔ مکارم اخلاق عفو و احسان است . (مصباح الهدایه ، ایضاً ص 357).
تو کز مکارم اخلاق عالم دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود.

حافظ.


و رجوع به ترکیب بعد شود.
- مکارم الاخلاق ؛ عبارت است از گذشتن و عفو کردن از کسی که به شخص ستم کند و پیوند کردن مرکسی را که قطع کند و عطا کردن به کسی که شخص را محروم سازد و گفتن حق اگر چه درباره ٔ خود باشد و عفو و اغماض از مردم و مواسات با برادر خود در مال و بسیار ذکر خدا کردن و رضا به قضای خدا دادن و مکارم الاخلاق که به آن حضرت صلی اﷲ علیه وآله اختصاص دارد ده چیز است : یقین و قناعت و صبر و شکر و حلم و حسن خلق و سخاوت و غیرت و شجاعت و مروت . (ناظم الاطباء) : بعثت لاتمم مکارم الاخلاق .
تابوی در کنار وصل و فراق
دفتری از مکارم الاخلاق .

سنائی (حدیقه چ مدرس رضوی ص 573).


اگر شیطان ترا خلاف آن گوید و نماید که ما فرمودیم در این آیت از مکارم الاخلاق تو وی را دفع کند به استعاذت . (کشف الاسرار ج 3 ص 825). و رجوع به ترکیب قبل شود.
- مکارم عادات ؛ عادتهای پسندیده . خویهای ستوده . مکارم اخلاق : توسعی دارد در فنون علم و مخصوص است به انواع مکارم عادات . (المعجم ).
- مکارم نما ؛ آنکه مکرمت ها و نیکیها نماید. آنکه بزرگواریها عرضه کند :
خاک سیاه بر سر آب و هوای ری
دور از مجاوران مکارم نمای ری .

خاقانی .


|| ج ِ مَکرَم و مَکرَمة. (اقرب الموارد). رجوع به مکرم و مکرمة شود.
ترجمه مقاله