ترجمه مقاله

مکاسب

لغت‌نامه دهخدا

مکاسب . [ م َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ مکسب و مکسبة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مکسب ومکسبة شود. || کسبها و پیشه ها و این جمع کسب است خلاف القیاس . (غیاث ) (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، کسبها و منفعتها و حاصلها. (ناظم الاطباء) : در مکاسب جد و جهد لازم شمرد. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله