ترجمه مقاله

مکاسرة

لغت‌نامه دهخدا

مکاسرة. [ م ُ س َ رَ ] (ع مص ) نبرد کردن در کسر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نبرد کردن در کسر و شکستن چیزی . (ناظم الاطباء). || با چشم اشاره کردن به یکدیگر و گویند غاضن المراءة، اذا غاز لها بمکاسرة العینین . (از ذیل اقرب الموارد). || با کسی هم دیوار بودن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مکاسر شود. || (اِمص ) وحشت و حیرت و اضطراب . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله