ترجمه مقاله

مکامن

لغت‌نامه دهخدا

مکامن . [ م َم ِ ] (ع اِ) ج ِ مکمن که به معنی جای پوشیده شدن است . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مَکمَن . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : آنچه در طی مکامن غیب پنهان است ... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 267). بر مکامن مکر او متجاسرگونه می گذرم . (مرزبان نامه ، ایضاً ص 143). لشکر ما... بر مدارج و مکامن راهها وقوف ندارند. (مرزبان نامه ، ایضاً ص 182). حرامیان جهت آن حرام ریزه در مکامن عقاب چون عقاب گرسنه دهان گشاده . (نفثة المصدور چ یزدگردی ص 11). در مکامن خلوات حدیث استیلا واستعلای او درمی دادند. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به مکمن شود.
ترجمه مقاله