ترجمه مقاله

مکرراً

لغت‌نامه دهخدا

مکرراً. [ م ُ ک َرْ رَ رَن ْ ] (ع ق ) بارها. به کرات . به دفعات : مکرراً عرایض مشتمل بر شکایات به پایه ٔ سریراعلی می فرستادند. (عالم آرای عباسی ). و رجوع به مکرر شود.
ترجمه مقاله