ترجمه مقاله

مکرمه

لغت‌نامه دهخدا

مکرمه . [م َ رُ م َ ] (ع اِمص ، اِ) مکرمة. مکرمت :
به وقت مکرمه بحر کفش چو موج زدی
حباب وار بدی هفت گنبد خضرا.

خاقانی (چ عبدالرسولی ص 10).


و رجوع به مکرمت و مکرمة شود.
ترجمه مقاله