ترجمه مقاله

مکره

لغت‌نامه دهخدا

مکره . [ م ُ رَه ْ ] (ع ص )به کره به کاری داشته . به اکراه داشته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه او را به کاری واداشته اند که ناپسند دارد آن را. (از اقرب الموارد) :
مکره به گه بخل تو باشی و نه مطواع
مطواع گه جودتو باشی و نه مکره . منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی چ 1 ص 78).
اگر کسی گوید چه ثواب است ایشان را در پذیرفتن کتاب و در آن مضطر بودند و مکره و معلوم است که به اکراه به ثواب نرسند جواب آن است که ... بعد از التزام عمل کردند به آن و در عمل مضطرو مکره نبودند. (کشف الاسرار ج 1 ص 17).
کی چنین گوید کسی کو مکره است
چون چنین جنگد کسی کو بی ره است .

مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 238).


و رجوع به مکرهی و مکرهاً شود.
ترجمه مقاله