ترجمه مقاله

میانه رو

لغت‌نامه دهخدا

میانه رو. [ ن َ / ن ِ رَ / رُو ] (نف مرکب ) آن که در هیچ کاری افراط و تفریط نمی کند. (ناظم الاطباء). معتدل که نه به افراط گراید و نه به تفریط. معتدل درعقاید و اعمال . متوسطالسیر. (یادداشت مؤلف ). متوسطدر افعال و اقوال . (آنندراج ). مقتصد، میانه رو در نفقه ٔ عیال یعنی نه مسرف و نه تنگ گیر. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله