ترجمه مقاله

میان بالا

لغت‌نامه دهخدا

میان بالا. [ یام ْ ] (ص مرکب ) مرد متوسطقامت . (آنندراج ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). میانه بالا. میانه قد. آنکه قدش نه بلند باشد نه کوتاه . متوسطقامت . (از یادداشت مؤلف ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). ربعه . که قدی متوسط نه بلند و نه کوتاه دارد.که قامتی باندام دارد نه درازی دراز و نه کوتاهی کوتاه . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به میانه بالا شود.
ترجمه مقاله