ترجمه مقاله

میدانگاه

لغت‌نامه دهخدا

میدانگاه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) جای فراخ و پهن که در آن بنا نباشد. (ناظم الاطباء). || میدان . میدان کارزار :
شیروار آورد به میدانگاه
گرد بر گرد صف کشند سپاه .

نظامی .


ترجمه مقاله