ترجمه مقاله

میر

لغت‌نامه دهخدا

میر. [ م َ ] (ع مص ) خواربار آوردن جهت عیال . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). خواربار آوردن یعنی طعام . (دهار). خواربار آوردن . (تاج المصادر بیهقی ). خوردنی آوردن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 97). طعام خورانیدن . (یادداشت مؤلف ). || به آب تر کردن و سودن دوا را. || زدن پشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله