ترجمه مقاله

میعه

لغت‌نامه دهخدا

میعه . [ م َ ع َ ] (ع اِ) ماده ٔ خوشبوی صمغ و سقزی که از یکی از اشجار طایفه ٔ آبنوس اخذ می شود. (ناظم الاطباء). رجوع به میعة شود.
- میعه ٔ سایل ؛ میعه ٔ سایله .
- میعه ٔ سایله ؛ آنچه بخودی خود از درخت [ میعة ] تراوش می کند. (ناظم الاطباء). عسل اللبنی . حصی لبان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن وترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان شود.
- میعه ٔ یابس ؛ میعه ٔ یابسه . رجوع به ترجمه ٔ صیدنه شود.
- میعه ٔ یابسه ؛ آنچه از جوشاندن اجزای آن درخت [ میعه ] در آب به دست می آید. (ناظم الاطباء). و رجوع به اختیارات بدیعی و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
ترجمه مقاله