ترجمه مقاله

میکعة

لغت‌نامه دهخدا

میکعة. [ ک َ ع َ ] (ع اِ) بزن یا آهن آماج . ج ، میکَع. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قصبةالانف . نای بینی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به قصبةالانف شود.
ترجمه مقاله