ترجمه مقاله

می کش

لغت‌نامه دهخدا

می کش . [ م َ / م ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) می کشنده . می خوار. شرابخوار. باده خوار. می پرست . باده نوش . می گسار. که شرابخواری پیشه دارد. (از یادداشت مؤلف ). شرابخوار. (آنندراج ) :
عاشقان بوس و کنار و نیکوان ناز و عتاب
مطربان رود وسرود و می کشان خواب و خمار.

فرخی .


بلورین پیاله ز می لاله شد
کف می کش از لاله پرژاله شد.

اسدی (گرشاسب نامه ).


ترجمه مقاله