ترجمه مقاله

نائله

لغت‌نامه دهخدا

نائله . [ ءِ ل َ ] (اِخ ) دختر فرافصه [ف َ ] از بزرگان قبیله ٔ کلبیه و نصرانی مذهب بود. به دین اسلام و همسری عثمان درآمد و تا پایان عمر به شوهر خود وفادار ماند. هنگامی که مسلمانان بر عثمان شوریدند وی نزد شوی خویش بود و از بریدن سر عثمان جلوگیری کرد. پس از مرگ عثمان به دعوتهای خواستگاران خویشتن جواب رد داد. مؤلف حبیب السیر می نویسد: نایله بنت الفرافصه ... عورتی عاقله و زوجه ٔ امیرالمؤمنین عثمان بود. (حبیب السیر ج 1 ص 512). فرافصة ابانائله امراءة عثمان . (عیون الاخبار ج 3 ص 298). بنت فرافصة [ از اشراف قبیله ٔ کلب ] بن الاحوص بن عمروبن ثعلبه ، و همسر عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان . (عقدالفرید ج 3 ص 321). تماضر همسر عبدالرحمان بن عوف ، عثمان را گفت : مرادختر عم زیباروی خوش خوی پریرخسار هوشمندی است ، میل داری با او ازدواج کنی ؟ عثمان پذیرفت و نائله دختر فرافصه ٔ کلبیه را به زنی گرفت ... و چون بر او درآمد پرسید: لعلک تکرهین ما ترین من شیبی ؟ نائله گفت : واﷲ یا امیرالمؤمنین ، انی من نسوة احب ازواجهن الیهن الکهل . عثمان گفت : انی قد جزت الکهول و اناشیخ . جوابداد اذهبت شبابک مع رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم فی خیر ماذهبت فیه الاعمار. (عقدالفرید ج 7 صص 99-100). کسانی که بر عثمان شوریده بودند، او را کشتند و چون برای بریدن و بردن سرش به خانه ٔ او درآمدند، دو تن از زنان عثمان ، نائله بنت فرافصه و رملةابنة شیبةبن ربیعه ، خودرا روی نعش او افکندند. مردان بناچار او را واگذاشتند و برگشتند. (عقدالفرید ج 5 ص 43). چون شورشیان به خانه ٔ عثمان ریختند بجز نائله بنت فرافصه کسی نزد او نبود. (عقدالفرید ج 5 ص 47). آنگاه سودان بن حمران اصحبی ، تیغی بر آن جناب [ عثمان بن عفان ] حواله کرد تا کارش به اتمام رساند و منکوحه ٔ عثمان رضی اﷲ عنه ، نایله خود را حایل ساخته شمشیر بر پنجه ٔ او آمد و بعضی از انگشتان مقطوع گشت . (حبیب السیر ج 1 ص 515). پس از قتل عثمان ، نائله همسر او نامه ای به معاویه نوشت و آن را با پیراهن خون آلود عثمان ، به دست نعمان بن بشیر نزد معاویه فرستاد و او را به خونخواهی عثمان ، تحریض کرد. (عقدالفرید ج 5 ص 56 و 57). و معاویه میفرمود که در ایام جمعه پیراهن خون آلود امیرالمؤمنین عثمان رابا انگشتان مقطوع نایله بمسجد جامع دمشق می بردند. (حبیب السیر ج 1 ص 537). نائله زنی شاعره بوده است و به نقل صاحب عیون الاخبار این اشعار را هنگام جدائی از قبیله ٔ خود خطاب به برادرش ضب سروده است :
ألست تری یا ضب باﷲ أننی
مصاحبة نحوالمدینة أرکبا
اذا قطعواحزناتحث رکابهم
کما زعزعت ریح یراعا مثقبا
لقد کان فی ابناء حصن بن ضمضم
لک الویل مایغنی الخباء المطنبا.
(عیون الاخبار ج 4 ص 76). پس از عثمان از نائله خواستگاری کردند، نپذیرفت و گفت : واﷲ لاقعد منی رجل ٌ مقعد عثمان ابداً. (عقد الفرید ج 3 ص 197).
ترجمه مقاله