ناتر
لغتنامه دهخدا
ناتر. [ ت َ ] (ص مرکب ) تر نشده . خشک . مقابل تر به معنی خیس و نمناک و مرطوب :
بهشتم که پر آب دیدی دو خم
یکی زاو تهی مانده بد تا بدم
دو از آب دایم سراسر بدی
میانه تهی خشک و ناتر بدی .
بهشتم که پر آب دیدی دو خم
یکی زاو تهی مانده بد تا بدم
دو از آب دایم سراسر بدی
میانه تهی خشک و ناتر بدی .
فردوسی .