ترجمه مقاله

ناجش

لغت‌نامه دهخدا

ناجش . [ ج ِ ] (ع ص ) اسم فاعل از نجش . رجوع به نجش شود. || صیاد. (المنجد) (مهذب الاسماء). شکارچی . (ناظم الاطباء). صائد. (اقرب الموارد). || آن که برماند شکار را بسوی صیاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که شکار را بطرف شکارچی میرماند. (از اقرب الموارد). آن که شکار را به سوی شکارچی رم میدهد. (ناظم الاطباء). آن که صید را برمانده و برانگیزد. (شمس اللغات ). آهو گردان . || آن که میرماند کسی را از چیزی و مایل میکند وی را به سوی غیر آن چیز. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله