ترجمه مقاله

ناخرسند

لغت‌نامه دهخدا

ناخرسند. [ خ ُ س َ ] (ص مرکب ) غیرقانع. ناراضی . ناخشنود. که خرسند نیست . که قناعت ندارد. مقابل خرسند. رجوع به خرسند شود :
آنکه بسیار یافت ناخشنود
و آنکه اندک ربود ناخرسند.

مسعودسعد.


ترجمه مقاله