ترجمه مقاله

نادر اوفتادن

لغت‌نامه دهخدا

نادر اوفتادن . [ دِ دَ ] (مص مرکب )نادر افتادن . رجوع به نادر افتادن شود :
دوران تو نادر اوفتاده ست
کاین حسن خدا به کس نداده ست .

سعدی .


ترجمه مقاله