ترجمه مقاله

نازک عذار

لغت‌نامه دهخدا

نازک عذار. [ زُ ع ِ ] (ص مرکب ) که عذاری لطیف دارد. جوان نوخاسته که پوست صورتش لطیف است . که گونه ای شاداب و مو برنارسته دارد :
ز دست شاهد نازک عذارعیسی دم
شراب نوش و رها کن حدیث عاد و ثمود.

حافظ.


ترجمه مقاله