ناشتاب
لغتنامه دهخدا
ناشتاب . [ ش ْ / ش ِ ] (ص ، اِ) به معنی ناشتا و ناهار است که از صبح باز چیزی نخوردن باشد. (برهان قاطع) :
هرگه که عالمی را بینم به هر مراد
جود تو سیر کرده و من ناشتاب تو.
یا بپرسم که چه خوردی ناشتاب
تو بگوئی نه شراب و نه کباب .
|| روزه داری . پرهیزگاری . (ناظم الاطباء).
هرگه که عالمی را بینم به هر مراد
جود تو سیر کرده و من ناشتاب تو.
مسعودسعد.
یا بپرسم که چه خوردی ناشتاب
تو بگوئی نه شراب و نه کباب .
مولوی .
|| روزه داری . پرهیزگاری . (ناظم الاطباء).