ترجمه مقاله

ناشکر

لغت‌نامه دهخدا

ناشکر. [ ش ُ ] (ص مرکب ) ناسپاس . (آنندراج ). ناسپاس . حق نشناس ویژه نسبت به خدای تعالی . (ناظم الاطباء). که شاکر و شکور نیست . که ناشکری می کند. که شکر نعمت نمی گزارد. ناحقگزار. حق ناشناس .
ترجمه مقاله