ناصرجنگ
لغتنامه دهخدا
ناصرجنگ . [ ص ِ ج َ ] (اِخ ) احمد (امیر...) بن نظام الملک آصف جاه ملقب به نظام الدوله از حکام حیدرآباد دکن است . وی در جمادی الاَّخرة 1161به سلطنت رسید و به سال 1164 کشته شد . شعر می گفت و در شعر گاهی ناصر و گاهی آفتاب تخلص می کرد . مؤلف تذکره ٔ روز روشن این ابیات را از او نقل کرده است :
رنگ زردم مگر از حالت دل گوید حرف
پیش آن آینه رو تاب نفس نیست مرا.
می کند سحر در علاج دلم
نرگس یار اگر چه بیمار است .
و نیز رجوع به شمع انجمن ص 461 شود.
رنگ زردم مگر از حالت دل گوید حرف
پیش آن آینه رو تاب نفس نیست مرا.
*
می کند سحر در علاج دلم
نرگس یار اگر چه بیمار است .
و نیز رجوع به شمع انجمن ص 461 شود.