ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) محمدناصرخان بن قاسم خان در بنگاله و فرح آباد سکونت داشت . شاعر پارسی گو است و منظومه ٔ لیلی و مجنونی نیز سروده است . این بیت او راست :
هر سر که ز عشق باخبر نیست
هان بر سر سنگ زن که سر نیست .
هر سر که ز عشق باخبر نیست
هان بر سر سنگ زن که سر نیست .
(از قاموس الاعلام ج 6).