ترجمه مقاله

ناصفة

لغت‌نامه دهخدا

ناصفة. [ ص ِ ف َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ناصف . (اقرب الموارد). رجوع به ناصف شود. || راه گذر آب . (مهذب الاسماء). آب رو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مجرای آب . (از اقرب الموارد). مجرای آب در وادی . (از معجم متن اللغة). ج ، نواصف . || سنگ بزرگ که در آب راهه و وادی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صخرة تکون فی مناصف اسناد الوادی . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله