ترجمه مقاله

ناعی

لغت‌نامه دهخدا

ناعی . (ع ص ) خبردهنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خبر مرگ کسی را دهنده . (ناظم الاطباء).آنکه خبر مرگ می آورد. (از اقرب الموارد). ناقل خبر مرگ . آنکه خبر مرگ کسی را آرد ج ، نعاء : و هرکجا داعی ناعی و رفیقی رقیقی شده . (جهانگشای جوینی ). گوش ها در آن غوغا از ناله و فریاد و نوحه و بیدادقاری و باکی و ناعی و شاکی موقور. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 451). || مشیع. (معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله