نافرجام گولغتنامه دهخدانافرجام گو. [ ف َ ] (نف مرکب ) که لغو گوید. که بیهوده گوید. که سخن لغو ادا کند : طلب کردند نافرجام گوئی گره پیشانئی آژنگ روئی .نظامی .