ناف تراشیدن
لغتنامه دهخدا
ناف تراشیدن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) صاحب آنندراج «کنایه از کشتن و هلاک کردن » گوید و بیت ذیل را از عرفی به شاهد آن آرد، اما در استنباط خود بر صواب نیست و بیت شاهد «از ناف تراشیدن » نیست :
به سنبل می زند چوگان زلفی سیلی خجلت
که از ناف آهوی چین می تراشدگوی میدانش .
به سنبل می زند چوگان زلفی سیلی خجلت
که از ناف آهوی چین می تراشدگوی میدانش .