ترجمه مقاله

ناقلة

لغت‌نامه دهخدا

ناقلة. [ ق ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث ناقل است . (از فرهنگ نظام ) (از اقرب الموارد). || مردم از جائی به جائی رونده ، خلاف قطان . (منتهی الارب ). ضدالقاطنین . (معجم متن اللغة). مردمی که از جائی به جائی روند و ساکن و متوطن در جائی نباشد، خلاف قطان . (ناظم الاطباء). ج ، نواقل . || کسانی که از قومی به قومی دیگر منتقل شوند. (مرصع). || بلائی از بلاهای روزگار. (معجم متن اللغة). نواقل الدهر؛ ای نوائبه التی تنقل من حال الی حال ، یقال : اصابته نواقل الدهر. رجوع به نواقل شود.
ترجمه مقاله