ناقوس نوازلغتنامه دهخداناقوس نواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) ناقوس زن . که ناقوس می نوازد : رهبان کلیسیای حرمان شده ام ناقوس نواز دیر هجران شده ام .مرشد بروجردی .