نامتکلفلغتنامه دهخدانامتکلف . [ م ُ ت َ ک َل ْ ل ِ ] (ص مرکب ) روان . ساده . بی تکلف . به دور از تکلف و تصنع : آن را بعبارتی شیرین سلس نامتکلف ادا کند. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).