ترجمه مقاله

نامپرور

لغت‌نامه دهخدا

نامپرور. [پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) نامدار. نامبردار :
چو رامین را بدید آن نام پرور
نبودش دیده را دیدار باور.

(ویس و رامین ).


ترجمه مقاله