ترجمه مقاله

نام برآوردن

لغت‌نامه دهخدا

نام برآوردن . [ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) مشهور شدن . (از ناظم الاطباء).نامدار شدن . شهرت گرفتن . (از آنندراج ) :
هرکه در مهتری گذارد گام
زین دو نام آوری برآرد نام .

نظامی .


خالت به سیه روزی ما نام برآورد
در صبح فرورفت و سر از شام برآورد.

واله (از آنندراج ).


ترجمه مقاله