ترجمه مقاله

ناهد

لغت‌نامه دهخدا

ناهد. [ هَِ ] (ع ص ) زن برآمده پستان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). دختر نارپستان . (برهان قاطع) (آنندراج ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). کنیزک پستان از جای برخاسته . (دهار). کنیزک که پستانش از جای برخاسته بود. (مهذب الاسماء). دختری که پستانش نو برآمده باشد. (غیاث اللغات ). کاعب ناهدة. ج ، نواهد. || غلام مراهق . (معجم متن اللغة) (آنندراج ). ج ، نهداء، نُهّاد، نواهد. || برخیزنده ٔ به سوی دشمن . (ناظم الاطباء). ناهض . (نشوء اللغة). ج ، نُهّاد. || ] (اِ) اسد. (معجم متن اللغة)(المنجد). شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله