ناچخ زن
لغتنامه دهخدا
ناچخ زن . [چ َ زَ ] (نف مرکب ) آنکه به ناچخ زند. (آنندراج ). آنکه با ناچخ پیکار می کند. (ناظم الاطباء) :
شب تیره در صحن زنگارگون
چو هندوی ناچخ زن آمدبرون .
رجوع به ناچخ شود.
شب تیره در صحن زنگارگون
چو هندوی ناچخ زن آمدبرون .
امیرخسرو (از آنندراج ).
رجوع به ناچخ شود.