ترجمه مقاله

ناگشادن

لغت‌نامه دهخدا

ناگشادن . [ گ ُ دَ ] (مص منفی ) نگشادن . نگشودن . از هم باز نکردن :
بس است این طاق ابرو ناگشادن
به طاقی با نطاقی وانهادن .

نظامی .


مقابل گشادن . رجوع به گشادن شود.
ترجمه مقاله