ترجمه مقاله

نبری

لغت‌نامه دهخدا

نبری . [ ن ِب ْ ب َ] (اِخ ) منصوربن محمد خبار، مکنی به ابومنصور و معروف به نبری . مرد امی و بی سوادی است که شعر نیکو می گفته در مدح و غزل و جز آن . (از انساب سمعانی ص 552).
ترجمه مقاله