نج
لغتنامه دهخدا
نج . [ ن َ / ن ُ ] (اِ) اندرون دهان . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ خطی ) (شمس فخری ). مصحف بج است . (حاشیه ٔ برهان قاطع معین ). رجوع به بج شود :
بی مدحت تو هرکه دهان را بگشاید
دندانْش کند چرخ برون یک به یک از نج .
بی مدحت تو هرکه دهان را بگشاید
دندانْش کند چرخ برون یک به یک از نج .
شمس فخری .