نجائب
لغتنامه دهخدا
نجائب . [ ن َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نجیبة. (از اقرب الموارد). رجوع به نجیبة شود. || ج ِ نجیب ، که بمعنی شتر گزیده . (از غیاث اللغات از منتخب اللغات و صراح و سروری ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ). رجوع به نجیب شود :
چو آواز رعد از سحاب بهاری
فتاده به ره بر غطیط نجائب .
|| نجائب القرآن ؛ افضله و محضه (از اقرب الموارد)؛ افضلتر و خالص ترین آن . (منتهی الارب ).
چو آواز رعد از سحاب بهاری
فتاده به ره بر غطیط نجائب .
حسن متکلم .
|| نجائب القرآن ؛ افضله و محضه (از اقرب الموارد)؛ افضلتر و خالص ترین آن . (منتهی الارب ).