ترجمه مقاله

نجات یافتن

لغت‌نامه دهخدا

نجات یافتن . [ ن َ / ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) خلاص شدن . رها شدن . رستگار گشتن . آزاد شدن . (ناظم الاطباء). ابلال . بلول . رستن . رهیدن . رسته شدن :
خلق یکسر روی زی ایشان نهاد
کس به بت زآتش کجا یابد نجات ؟

ناصرخسرو.


گفتم که بی پیمبر یابد کسی نجات
گفتا که چون صدف نبود کی بود گهر؟

ناصرخسرو.


بر امید آنکه یابم روز حشر
بر صراط از آتش دوزخ نجات .

ناصرخسرو.


اگر کسی را گویند صد سال دایم در عذاب روزگار باید گذاشت تا نجات ابد یابی آن رنج اختیار کند. (کلیله و دمنه ). و رجوع به نجات شود.
ترجمه مقاله