ترجمه مقاله

نجع

لغت‌نامه دهخدا

نجع. [ ن َ ] (ع اِ) نفع.(بحرالجواهر). سود که دارو یا طعام بخشد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به نجوع شود. || خانه ٔ موئین . (از المنجد). ج ، نجوع . || (مص ) به طلب گیاه رفتن . نجوع . (ناظم الاطباء). رجوع به نجوع شود.
ترجمه مقاله