ترجمه مقاله

نجیث

لغت‌نامه دهخدا

نجیث . [ ن َ ] (ع ص ) درنگ کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بَطی ٔ. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). سست . || (اِ) راز نهانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راز نهفته . (ناظم الاطباء). سرّ مختفی . (اقرب الموارد). || نشانه ٔ خاکین که خاک توده گویند. (منتهی الارب ). ریگ توده ای که بر نشانه ٔ تیر سازند. (ناظم الاطباء).هدف ، و آن خاکی است که توده کنند. (اقرب الموارد). || تره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تره ای است . (اقرب الموارد). نام تره ای است . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله