ترجمه مقاله

نحیح

لغت‌نامه دهخدا

نحیح . [ ن َ ] (ع اِ) بانگ و آواز شکم . (منتهی الارب ) آوازی که در شکم مرد پیچد. (از اقرب الموارد). || (ص ) شحیح نحیح ؛ از اتباع است . (منتهی الارب ). بخیل . (از اقرب الموارد) (المنجد). || (مص ) گردان شدن آواز در شکم و شُدآمد کردن آن . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله