ترجمه مقاله

ندء

لغت‌نامه دهخدا

ندء. [ ن َدْءْ ] (ع مص ) ناپسند داشتن چیزی را. و صواب آن بَذْء است . (منتهی الارب ). رجوع به بَذْء شود. || بر آتش انداختن گوشت را یا فروپوشیدن گوشت را در آتش . (منتهی الارب ). در آتش انداختن یا در زیر آتش کردن گوشت را. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گوشت بر آتش افکندن . (صراح ). || کوماج نهادن در ریگ و خاکستر. (منتهی الارب ) (صراح ). || نَدَاءَ المَلّةَ؛ عملها. (اقرب الموارد). گودال ساختن در خاکستر گرم جهت پختن . (از ناظم الاطباء). || برآمدن . آشکار شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ترسانیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بر زمین زدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله