ترجمه مقاله

ندبة

لغت‌نامه دهخدا

ندبة. [ن َ ب َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نَدْب . (اقرب الموارد). رجوع به نَدْب شود. || نشان جراحت که بر پوست باقی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، نَدَب ، اَنداب ، نُدوب . || ندبة از هر خف و حافری ؛ که به یک حالت ثابت نماند.(از اقرب الموارد). از اسب و شتر و مانند آن آنچه بر یک حالت نپاید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). از اسب و اشتر و مانند آن ، که دارای سم یا سپل باشند، آنچه بر یک حالت نپاید. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله