ترجمه مقاله

ندور

لغت‌نامه دهخدا

ندور. [ ن ُ ] (ع مص ) افتادن چیزی از میان چیزی یا از میان ایشان آشکار گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || افتادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سقوط. (یادداشت مؤلف ). || مردن . || آزمودن . || تیز دادن . || برگ برآوردن گیاه و برگ برآوردن درخت یا سبز شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بیرون آمدن شخص از میان قومش . || بیرون آمدن استخوان از محل خود. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || تنها و غریب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کمیاب شدن . ندر. (از اقرب الموارد). و اسم از آن ندرة [ ن َ / ن ُ رَ ] است . (از اقرب الموارد). || پیشی گرفتن در علم و فضل .(از اقرب الموارد). پیشی گرفتن در فضیلت . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد و المنجد آمده است : نَدَرَ نَدْراً و نُدوراً به تمام معانی مذکور در فوق ، اما درمنتهی الارب و به نقل از آن در آنندراج و ناظم الاطباء تنها مصدر ندور ذکر شده است . رجوع به نَدْر شود.
ترجمه مقاله